مباد که تجربهی تلخ بحرین تکرار شود...
(برگرفته از ماهنامهی خواندنی شماره چهل و چهارم / سال پنجم، شهریور 86، رویهی آخر)
کار بر سرمالکیت اوقیانوس یخ بستهی شمالی بالاگرفته است. چهار کشور روسیه، دانمارک، کانادا و آمریکا، خواهان سهم فزونتری از منافع نفت و گاز زیر این اوقیانوس هستند. روسها با فرستادن یک زیردریایی کوچک و قراردادن پرچم کشور خود بر کف این اوقیانوس، در پی محکم کردن ادعای مالکیت خود هستند. در این راستا، دولت کانادا، گرم در راه برپایی پایگاه نظامی در قطب شمال برداشته است و... در این دنیا که ملتهای بیدار و زنده بر سر هر وجب از خاک خود و یا ادعا بر خاک، آمادهی هرگونه تلاش و کوشش تا پای جنگ هستند، بسیار شگفت آور است که دولت ایران با وجود 2 قرارداد با اعتبار 1921(دوستی) و 1940(بحرپیمایی) میان ایران و دولت شوروی دربارهی مالکیت و حاکمیت ایران بر 50 درصد از دریای مازندران، دودل شده است. کار این دودلی را به جایی رسانیدهاند که به جای کاربرد نام راستین این دریا، یعنی دریای مازندران یا دریای کاسپین، اصرار و ابرام به کاربرد نام مجعول "دریای خزر" را دارند. بر پایهی اسناد انکار ناپذیر، پنجاه درصد از درای مازندران(به گونهی مشاع)، درید مالکیت و حاکمیت ملت ایران قرار دارد. هرگونه چشم پوشی از این حق ملت ایران، ضربه زدن به منافع ملی و در حکم تجزیهی ایران است. کاری که به دلیل تغییر در حدود و ثغور کشور، نیاز به تصویب مجلس شورای اسلامی دارد. از یادنبریم که هنگام امضای قرارداد 1940، سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی در تهران که قرارداد را به نمایندگی از سوی دولت خود امضاء کرد. از وزیر امور خارجه ایران "توقیرا" در خواست نمود که این دریا را به نام دریای "ایران و شوروی"(نه شوروی و ایران) بنامند که مورد موافقت وزیر امور خارجهی دولت ایران قرار گرفت. کاری را نکنیم که درسال 1349 دربارهی بحرین کردند و لعنت ابدی این ملت را برای خود خریدند. نکته شایان توجه دیگر، بی توجهی به پیشینهی تاریخی دریای مازندران است. برخلاف آن چه برای روشن سازی حق مردم ایران بر خلیج فارس، از دیرباز تاکنون، انجام شده، برای نشان دادن این واقعیت که در آن روزگارانی که حتا نامی از دولتها و ملتهایی که اکنون از دریای مازندران سهم خواهی می کنند در میان نبوده، کوششی به عمل نیامده است. برای پی بردن به این امر کافی است پژوهشگران، عنوان Caspian Sea را به موتور جست و جو گرپایگاه اینترنتی گوگل بدهند تا به شمار شگفت انگیزی نقشه و نوشته تاریخی دست یابند که همگی آنها نشان دهندهی آن است که از سپیده دم تاریخنگاری (و سپس نقشه کشی)، این پهنهی آبی به نام کاسپین ها که تیرهای از اقوام کهن بودهاند نامیده می شده است.
جست و جو در موتورهای اینترنتی، صدها سند و نقشه را که نشان دهندهی ایرانی بودن دریای مازندران از دوران کهن است، در اختیار ما می گذارد.
کار بر سرمالکیت اوقیانوس یخ بستهی شمالی بالاگرفته است. چهار کشور روسیه، دانمارک، کانادا و آمریکا، خواهان سهم فزونتری از منافع نفت و گاز زیر این اوقیانوس هستند. روسها با فرستادن یک زیردریایی کوچک و قراردادن پرچم کشور خود بر کف این اوقیانوس، در پی محکم کردن ادعای مالکیت خود هستند. در این راستا، دولت کانادا، گرم در راه برپایی پایگاه نظامی در قطب شمال برداشته است و... در این دنیا که ملتهای بیدار و زنده بر سر هر وجب از خاک خود و یا ادعا بر خاک، آمادهی هرگونه تلاش و کوشش تا پای جنگ هستند، بسیار شگفت آور است که دولت ایران با وجود 2 قرارداد با اعتبار 1921(دوستی) و 1940(بحرپیمایی) میان ایران و دولت شوروی دربارهی مالکیت و حاکمیت ایران بر 50 درصد از دریای مازندران، دودل شده است. کار این دودلی را به جایی رسانیدهاند که به جای کاربرد نام راستین این دریا، یعنی دریای مازندران یا دریای کاسپین، اصرار و ابرام به کاربرد نام مجعول "دریای خزر" را دارند. بر پایهی اسناد انکار ناپذیر، پنجاه درصد از درای مازندران(به گونهی مشاع)، درید مالکیت و حاکمیت ملت ایران قرار دارد. هرگونه چشم پوشی از این حق ملت ایران، ضربه زدن به منافع ملی و در حکم تجزیهی ایران است. کاری که به دلیل تغییر در حدود و ثغور کشور، نیاز به تصویب مجلس شورای اسلامی دارد. از یادنبریم که هنگام امضای قرارداد 1940، سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی در تهران که قرارداد را به نمایندگی از سوی دولت خود امضاء کرد. از وزیر امور خارجه ایران "توقیرا" در خواست نمود که این دریا را به نام دریای "ایران و شوروی"(نه شوروی و ایران) بنامند که مورد موافقت وزیر امور خارجهی دولت ایران قرار گرفت. کاری را نکنیم که درسال 1349 دربارهی بحرین کردند و لعنت ابدی این ملت را برای خود خریدند. نکته شایان توجه دیگر، بی توجهی به پیشینهی تاریخی دریای مازندران است. برخلاف آن چه برای روشن سازی حق مردم ایران بر خلیج فارس، از دیرباز تاکنون، انجام شده، برای نشان دادن این واقعیت که در آن روزگارانی که حتا نامی از دولتها و ملتهایی که اکنون از دریای مازندران سهم خواهی می کنند در میان نبوده، کوششی به عمل نیامده است. برای پی بردن به این امر کافی است پژوهشگران، عنوان Caspian Sea را به موتور جست و جو گرپایگاه اینترنتی گوگل بدهند تا به شمار شگفت انگیزی نقشه و نوشته تاریخی دست یابند که همگی آنها نشان دهندهی آن است که از سپیده دم تاریخنگاری (و سپس نقشه کشی)، این پهنهی آبی به نام کاسپین ها که تیرهای از اقوام کهن بودهاند نامیده می شده است.
جست و جو در موتورهای اینترنتی، صدها سند و نقشه را که نشان دهندهی ایرانی بودن دریای مازندران از دوران کهن است، در اختیار ما می گذارد.