سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا پرونده سد سیوند همچنان گشوده است

علیرضا افشاری

تا اندک زمانی دیگر سیلاب های فصلی رود پلوار فروکش می کنند و شرایط برای آبگیری سد مشهور سیوند آماده می شود.

بر خلاف آنچه گفته شده و برداشت هایی که وجود دارد و همان طور که وزیر نیرو و معاونت آب ایشان - همان هنگامی که سخن از دستور آبگیری سد سیوند رفت - در لفافه ابراز کردند که سیلاب های مناسب برای آبگیری سد سیوند را از دست داده اند و حتی شرکت سهامی آب منطقه یی فارس هم در جوابیه یی که به روزنامه اعتماد ملی (پنجشنبه سوم اسفند 1385) داده بود یادآور شد که با پایان یافتن بهمن ماه - 1385 - آبگیری این سد یک سال به عقب خواهد افتاد، هنوز این سد جنجالی که به نماد آسیب رسانی سدهای بزرگ مخزنی به محیط زیست - و در کشور تاریخی همچون ایران، به نابودگر میراث فرهنگی - بدل شده، آبگیری نشده است. اما آیا انبوه اعتراض ها به آبگیری آن، پاسخی درخور گرفته اند؟

با توجه به عدم موضع گیری سازمان محیط زیست و سازمان جنگل ها و مراتع و آبخیزداری و وزارت جهاد کشاورزی و سازمان عشایر نسبت به آبگیری سد سیوند، برخلاف موضع گیری های شجاعانه و شایسته تقدیر برخی از مدیران رده بالای آن سازمان ها درباره نابودی جنگل ارزشمند درختان بîنه و ذخیره گاه گیاهی غنی تنگ بلاغی، نابودی دریاچه بختگان به عنوان یکی از مهم ترین اتراق گاه های میان راهی انبوه پرندگان مهاجر که شمه کوچکی از آن را در مرگ چند هزار فلامینگو شاهد بودیم، نابودی باغ های انجیر شهرستان مهریز، بسته شدن راه عبور عشایر و به زیر آب رفتن انبوه زمین های مستعد کشاورزی و تردید در مثمرثمر بودن سد سیوند برای کشاورزی منطقه ارسنجان،... و در نتیجه عدم رفع کوچکترین نگرانی دوستداران محیط زیست، به باور معترضان، پرونده آسیب های زیست محیطی سد سیوند همچنان گشوده است. البته دوستداران تاریخ و فرهنگ و طبیعت این مرز و بوم، نگران مشکل کشاورزان و باشندگان نواحی ارسنجان هم هستند و بارها در اعتراض های خود یادآور شدند که آبگیری این سد - همان طور که نماینده مردم مرودشت در مجلس شورای اسلامی که از هواداران آبگیری سد سیوند و خود، کارشناس آب هستند به درستی آگاهی دارند - راه برون رفت از این مشکل نیست چرا که به فرض نبود هیچ گونه مشکلی برای سد سیوند و شروع آبگیری آن در پاییز و زمستان امسال، هیچ بخشی از کار ساختن آبراهه ها برای هدایت آب به ارسنجان که خود میلیاردها تومان هزینه دارد انجام نشده و برای ساخت آنها دست کم به سه سال زمان نیاز است تا مشکل تنها بخش هایی از ارسنجان حل شود، چرا که به گفته دکتر ملکزاده مسوول کمیته فنی طرح های سدسازی سازمان آب «در راه بین دریاچه سد و ارسنجان، روستاهای خشک و کم آبی وجود دارند که حق آبه ندارند و عبور آب از کنار این روستاها دردسرهای زیادی ایجاد می کند». با توجه به وعده هایی که به این مردم داده شده انتظار وقوع بحرانی اجتماعی - متاسفانه - دور از ذهن نیست.

از سویی دیگر، با توجه به اینکه سازمان آب منطقه یی استان فارس، کارفرمای سد سیوند در سه جوابیه یی که برای منتقدان ارسال کرد و در مطبوعات منتشر شد به هیچ ایراد اساسی پاسخ نداد که چگونه به گفته برخی آگاهان سیل بند 8 میلیاردی به سد 80 میلیاردی تبدیل شد و چرا اینقدر اصرار می شود که این طرح متعلق به پیش از انقلاب است در حالی که هیچ مستندی برای آن ارائه نشده است و چرا گفته می شود سه سال است که آبگیری سد سیوند برای کاوش های باستان شناسی به عقب می افتد در حالی که ساخت این سد به تازگی به پایان رسیده است و در زمستان سال 1384 حتی ساخت بدنه آن آغاز نشده بود تا برای آبگیری مهیا باشد، و عدم پاسخ به انبوه پرسش ها درباره مکان یابی سد و علت بالا رفتن هزینه های ساخت و طولانی شدن زمان آن و رفع نکردن این ابهام که گفته می شود هنوز مشکل آبرفتی بودن منطقه آبگیری در برخی قسمت ها حل نشده،... و از این رو تردیدها و پرسش ها همچنان وجود دارد، می توان به درستی اندیشید که پرونده سد سیوند همچنان گشوده است.

همچنین فراموش نکنیم سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری هنوز قولی را که به گروهی از معترضان به آبگیری سد سیوند در هجدهم بهمن ماه سال گذشته داد عملی نکرده و اقدامی برای برپایی نشست مشترک میان کارشناسان خودش با کارشناسان و نمایندگان سازمان های مردمی انجام نداده است.

همچنین پژوهشکده حفاظت و مرمت آن سازمان هیچ اظهارنظر رسمی درباره تاثیر رطوبت بر بناهای دشت پاسارگاد و کوشک داریوش در تنگ بلاغی نداشته است و از سویی دیگر، گزارش فاز یک کار روی تاثیرات رطوبت که مورد ادعای مسوولان بلندپایه سازمان است به دست علاقه مندان نرسیده است و آنها حتی نام کارشناسانی را که روی این مساله کار کردند نمی دانند و موضوع بسیار مهم رطوبت و بالا آمدن آب های سطحی به جای اینکه از راه علمی و مثلاً با استعلام از دیگر نمونه های جهانی حل شود به فاز ناشناخته دوم از کاوش ها - پس از آبگیری - حواله شده است... و ده ها پرسش دیگر در این زمینه، منتقدان را به آن سو رهنمون می کند که هنوز کار سازمان میراث فرهنگی درباره سد سیوند پایان نیافته است، به ویژه اینکه کار مهم کاوش روی تپه های باستانی ارزشمند ارسنجان که با ساختن شبکه های آبیاری نابود خواهند شد، ولو به طور اسمی - و به این شکل که تنها سفال سطحی را گردآوری کنند یا از مساحتی 10 هکتاری (مانند منطقه دوره باکون در تنگ بلاغی) به بخشی کوچک بسنده کنند یا از 4 محوطه شناخته شده دوره ساسانی تنها یکی و آن هم از 16 هکتار تنها نیم هکتار کاوش کنند یا از 5 گورستان منحصر به فرد خرسنگی که آگاهی های بسیاری را از دوران خود به ما خواهند داد تنها چند عدد مورد کاوش قرار بگیرند و دیگر گورها را حتی باز هم نکنند - هم انجام نشده است.

از اشاره به دیگر موارد می گذرم. این یادداشت تنها به این امید نوشته شده که «ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است»... پیش از آنکه دریا توفانی شود.