تخت جمشید
بعد از اینکه این متن را نوشتم یک چامه زیبا درباره تخت جمشید می نویسم
کاخ «ه»
پلکان نقش دار دو سویه، ورودی کاخ « ه » است. امروزه این پلکان تخریب شده است. نقش های پلکان شامل دو گروه 16 نفره نیزه دار پارسی است که در دو سوی کتیبه ای به زبان فارسی باستان ایستاده اند و پشت سر هر گروه، همان کتیبه تکرار شده است.
کاخ هدیش
در مشرق کاخ « ه » ، کاخ زیبایی وجود دارد که کاخ اختصاصی خشایارشاه بود و بر اساس کتیبه آن توسط او ساخته شده و معروف به «هدیش» است. این کاخ در جنوب صفه تخت جمشید و در بلندترین قسمت آن بنا شده و اندازه آن 55×40 متر است. یک پلکان دو سویه در سمت غرب و دیگری در شمال شرقی آن به حیاط کاخ تچر و حیاط کاخ « د» می پیوندد. در سراسر جنوب این کاخ، ایوانی با لبه کنگره دار وجود دارد.
قسمت اعظم این کاخ را تالاری به اندازه 5/36×36 در بر می گیرد. این تالار دارای شش ردیف شش تایی ستون است. در شمال این تالار، ایوانی 12 ستونی مشتمل بر دو ردیف شش تایی وجود داشت که با دو درگاه بزرگ به تالار راه می یافت.در دو طرف شرقی و غربی تالار، دو ساختمان شامل اتاق های نگاهبانان، اتاق چهار ستونی، کفش کن و برج وجود داشت. در جبهه داخلی پنجره های این کاخ، نقوشی چون بزکوهی و حیوانات دیگر با افرادی که ظرف هایی را می آورند، حجاری شده است. آثار آتش سوزی بر سنگ های متلاشی شده ی این کاخ کاملاً پیداست. بخشی از کوه ، کف این کاخ را تشکیل می داد و راه آب هایی در آن تعبیه شده بود.
کاخ « ج »
در جنوب کاخ آپادانا و شرق کاخ داریوش و غرب کاخ سه دری یا تالار شورا، کاخی روی کوه ساخته شده بود که امروزه آثار کمتری از آن مانده است.
کاخ « د »
در شرق کاخ خشایارشاه، محوطه روبازی وجود دارد که اندازه ی آن 45×40 متر و سطح آن 5/2 متر پایین تر از کاخ خشایارشاه است. در این محوطه، اتاق های باریکی وجود داشت. از این کاخ امروزه چیزی باقی نمانده است.
حرمسرا یا اندرونی
این بنا که توسط پروفسور « هرتسفلد» و براساس طرح اصلی ، تجدید ساختمان شد، در جنوب کاخ خشایارشاه واقع شده و در اصل به فرمان او ساخته شده بود. در این کاخ امروزه موزه تخت جمشید راه اندازی شده است.
این کاخ شامل یک تالار اصلی و تعداد زیادی اتاق و راهرو است. چهار درگاه تالار اصلی با نقش خشایارشاه که در حال حمله به شیر است و خدمه اش، تزیین شده و سقف آن بر 12 ستون چوبی استوار است. کف تالار با ساروج (مخلوطی است از آهک و خاکستر یا ریگ که در آب به مرور جذب انیدرید کربنیک کنند و آهکش به صورت سنگ آهک که محکم و پایدار است در می آید و از آن در جهت ساختن بنا استفاده می کنند) قرمز مفروش شده است.
در گوشه جنوب غربی قسمت شرقی حرمسرا، کتیبه ای به خط و زبان فارسی باستان و اَکدی از خشایارشاه وجود دارد.
کاخ سه دروازه یا تالار شورا
در مرکز تخت جمشید، کاخ کوچکی قرار دارد که با سه درگاه و تعدادی راهرو به کاخ های دیگر ارتباط می یابد. به همین دلیل آن را کاخ مرکزی می نامند. این کاخ را «دروازه شاهان» نیز می نامیدند.
کاخ دارای یک تالار مرکزی به ابعاد 5/15×5/15 متر با چهار ستون سنگی است. در شمال کاخ پلکانی با نقش بزرگان ایرانی، به ایوان شمالی ختم می شود و آن را به حیاط شرقی کاخ آپادانا متصل می کند. این ایوان دارای نقوش چندی است. چند اتاق نیز در اطراف کاخ وجود دارد. دو طرف درگاه شرقی تالار مرکزی با نقش 28 نماینده که اورنگ ( تخت ) شاهی را حمل می کنند، تزیین شده است.
کاخ سه دروازه تنها کاخی است که سر ستون های آن به شکل سر انسان با بدن حیوان ساخته شده است و برخی احتمال می دهند که این کاخ یک نقطه مرکزی و محوری در نجوم و تنظیم تقویم ایران باستان بوده است.
خزانه
در شرق قسمت اصلی حرمسرا و جنوب کاخ صد ستون، بقایای ساختمان بزرگی وجود دارد که خزانه تخت جمشید را تشکیل می داد. این مجموعه مشتمل بر یک سالن 99 ستونی، یک تالار صد ستونی، چندین سالن، اتاق و دو حیاط خلوت است. ساختمان های خزانه توسط حصار و خیابانی عریض از سایر قسمت ها جدا می شد.
خزانه به فرمان داریوش اول ساخته شد و خشایارشاه اصلاحاتی در آن به عمل آورد. بیشتر ظروف، مجسمه ها و به ویژه هشت لوح سنگی معروف خشایارشاه از این محل به دست آمده است. بر اساس روایات مورخین یونان باستان، پس از سقوط تخت جمشید، اسکندر طلا، نقره و اشیای قیمتی خزانه را با سه هزار شتر و بسیاری اسب و قاطر به محل دیگری انتقال داد.
کاخ صد ستون (تالار تخت)
تالار مرکزی این کاخ از صد ستون سنگی در 10 ردیف تشکیل شده و همین امر موجب شد که آن را کاخ صد ستون بنامند. ارتفاع این ستون ها 14 متر بود. کاخ صد ستون از نظر وسعت دومین کاخ تخت جمشید است ولی تالار مرکزی آن حتی از آپادانا بزرگتر است. اندازه این تالار 5/68×5/68 متر و حدود 4600 مترمربع وسعت دارد. سقف این تالار بر 10 ردیف تالار دارای هشت درگاه است که به راهروها و صندوقچه ها باز می شود.
ساخت این تالار توسط خشایارشاه آغاز و توسط اردشیر اول به پایان رسید. این موضوع در کتیبه ای که در سنگ پی بنا پیدا شده، نشان داده شده است. از همه ستون های این تالار، فقط دو سر ستون زیبا به بلندی 14 متر باقی ماند که در دهه 1310 شمسی به شیکاگو منتقل شد.
موضوع نقوش تالار صد ستون، یکی صحنه بارعام و دیگری نقش حمل کنندگان اورنگ پادشاهی توسط نمایندگان ملل است. در شمال این تالار، ایوانی با حیاط وسیع و در شرق آن، یک ساختمان شامل تالارها، انبار و راهرو قرار دارد. در شمال کاخ ایوانی با 16 ستون وجود داشت که دو مجسمه ی عظیم گاو نگهبان آن بود.
دروازه ناتمام
این دروازه که کار ساختمانی آن شروع شد اما به پایان نرسید، در انتهای خیابان سپاهیان و در شمال حیاط صد ستون قرار دارد. از آنجا که کارهای ساختمانی و حجاری این بخش ناتمام ماند به کاخ ناتمام یا دروازه ی ناتمام مشهور شده است. این ساختمان مشتمل بر یک تالار چهار ستونی و دو اتاق برای نگاهبانان است. آثار باقی مانده در این بخش چگونگی کار ساختمانی در مجموعه ی عظیم تخت جمشید را روشن می سازد. ابتدا تخته سنگ ها به دو شکل استوانه و مکعب به داخل محوطه حمل می شد، سپس سنگ ها به کمک داربست های چوبی عظیم و قرقره و طناب بالا کشیده می شد و در جای خود نصب می گردید و در مرحله ی بعد کار تراش اصلی از قسمت بالای سنگ شروع می شد و در پایین خاتمه می یافت.
چهره و سم گاو که به صورت نیمه کاره در جرز ( دیوار اطاق و ایوان ، پایه ی ساختمان که از سنگ و آجر سازند)
دروازه ناتمام رها شده است، نشان می دهد که هنگام حمله ی اسکندر به تخت جمشید، هنوز کارگران در این قسمت مشغول کار بودند.
در شمال دروازه ناتمام و بخشی که به دیوان سرا شهرت داشت، سی هزار لوح گلی به خط ایلامی مشتمل بر پرداخت های دولتی به کارگران و خدمتگزاران و مأموران دیگر به دست آمده است. در این لوح ها که در نوع خود بی نظیرند، مدت کار، مبلغ دستمزد، چگونگی پرداخت و در چند مورد حتی پرداخت مساعده به کارگران نیز قید شده است.
جایگاه سپاهیان
در شرق تخت جمشید، حدفاصل بین کوه و بناهای اصلی، در شرق کاخ صد ستون، ساختمان هایی مشتمل بر تعدادی تالار و ایوان با جرزهای خشتی مکعبی وجود دارد که با توجه به اشیایی که در آن کشف شده، به احتمال زیاد قراول خانه و محل استقرار پاسداران و نگهبانان مخصوص کاخ ها بود. به نظر می رسد که قراول خانه جایگاه نگه داری و توقف ارابه ها و اسب های سلطنتی و نُجبا بود و خیابانی که به عرض متوسط 9 متر در تمام طول شرقی تخت جمشید و دامنه کوه کشید شده، محل عبور این گردونه ها بود.
خیابان سپاهیان
این خیابان که 92 متر طول و نزدیک 10 متر عرض دارد، دروازه ی ملل را به دروازه ی ناتمام و ایوان شمالی کاخ صد ستون مرتبط می سازد. در دو طرف این خیابان فرورفتگی های طاقچه مانند به تعداد زیاد و به صورت چند لبه، به فاصله 7 متر از هم وجود داشت که اکنون به صورت پی با کاهگل پوشانده شده اند. احتمالاً این فرورفتگی ها جایگاه سربازان و افسران، هنگام تشریفات بود. دیوار سمت راست دیوار اتاق هایی است که حیاط آپادانا را از خیابان سپاهیان جدا می کند. این اتاق ها احتمالاً محل استقرار نگهبانان کاخ بود. دیوار سمت چپ، دیوار اتاق هایی است که محل استقرار حُجاران و بخشی از کارگاه حجاری بود. در انتهای خیابان ، قطعات ستون هایی که برای دروازه ناتمام در حال حمل بود، مشاهده می شود.
چاه سنگی
روبه روی شمال شرقی خزانه، در ارتفاع 22 متر از سطح آن، چاهی به صورت مربع که هر ضلع آن 70/4 متر است با ژرفای 26 متر قرار دارد. این چاه را در زمان ساخت تخت جمشید حفر کردند. اطراف چاه، راه آب باریکی کنده شده تا آب باران کوه را به آن هدایت کند. تردیدی نیست که پس از پر شدن چاه و لبریز شدن آن، آب اضافی به خندقی منتقل می شد. با توجه به این که این چاه راهی به خارج ندارد و منفذی هم در ته یا بدنه آن موجود نیست، مسلم است که برای نگه داری آب آشامیدنی تخت جمشید به کار می رفت. حفر این چاه از شاهکارهای دوره ی هخامنشی است.
آرامگاه های تخت جمشید
سه آرامگاه در کوه رحمت، مشرف بر کاخ های تخت جمشید وجود دارد. از این میان دو آرامگاه اردشیر سوم رو به روی کاخ ها، آرامگاه اردشیر دوم در 500 متری جنوب صفه تخت جمشید و آرامگاه ناتمام داریوش سوم، رو به روی روستای شمس آباد، در پشت ضلع جنوبی کوه رحمت قرار دارد.
این آرامگاه ها تقلیدی از آرامگاه هخامنشیان در نقش رستم و همه آنها دارای ایوانی وسیع، بلند و بدون پلکان است.
« دیدوروس سیسیلی » ، مورخ رومی که در سال 60 پیش از میلاد از تخت جمشید دیدن کرده در مورد این آرامگاه ها می نویسد: برای بالا رفتن از آنها از دستگاه بالابر استفاده می کنند.در دهه چهل برای آرامگاه پلکان سنگی درست کردند. وسط ایوان، ورودی آرامگاه قرار دارد. در آرامگاه اردشیر دوم، دو قبر که شاید جای تابوت پادشاه و ملکه بود و در آرامگاه اردشیر سوم، شش قبر، احتمالاً برای خاندان سلطنتی حفر شده است. روی قبرها، سنگ محدبی قرار دارد.
نقش های ایوان های این آرامگاه مشابه هستند. در دو طرف درِ آرامگاه ، دو ستون چسبیده به دیوار وجود دارد که در بالای آن ها پادشاه بر تخت شاهی نشان داده می شود. پادشاه یک دست خود را رو به آتش به حال نیایش بلند کرده و در دست دیگر کمانی دارد. اورنگ پادشاهی بر روی دست و سر 28 نماینده ملل تابعه قرار دارد.
آثار خارج از صفه تخت جمشید
آثار خارج از صفه ی تخت جمشید شامل یک تخته سنگ حوض مانند به ابعاد 68/5 متر در 85/4 متر به صورت تقریباً چهارگوش و ژرفای 15/2 متر و آثار باقی مانده از یک کاخ دیگر است. از آنجا که قسمت درونی این سنگ به صورت شیب دار تراشیده شده، دیدگاه های گوناگونی در مورد آن ابراز شده است. احتمال بیشتر بر آن است که این تخته سنگ بزرگ برای ساخت سر در به محل آورده شده باشد.
کتیبه ها
از دوره هخامنشیان 16 کتیبه و از ساسانیان یک کتیبه در قسمت های مختلف تخت جمشید، حک شده که بزرگ ترین آن ها 8×2 متر است. زبان کتیبه ها ایلامی، بابلی و میخی پارسی است. تمامی کتیبه ها با طلای ناب پر شده بود. برخی از این آثار تا 400 سال پیش نیز وجود داشت. آثار باقی مانده طلا در کتیبه ها در نوشته های یکی از سیاحان نیز ذکر شده است.در دیوار جنوبی صفه، چهار کتیبه به خط میخی (پارسی باستان) حک شده است. داریوش اول، کارها و هدف هایش را در این کتیبه ها شرح داده است:
کتیبه اول (به زبان پارسی باستان): « اهورامزدا که بزرگ ترین خدایان است، داریوش شاه را آفرید، او را پادشاهی بخشید، به خواست اهورامزدا داریوش پادشاه است. گوید داریوش شاه: این کشور پارس – که اهورامزدا به من بخشید، که زیبا و دارای اسبان خوب و مردم خوب است – به خواست اهورامزدا و من – داریوش شاه – از دشمن ترسد. گوید داریوش شاه: مرا اهورامزدا و ایزدان پشتیبان باشند و این سرزمین را اهورامزدا از دشمن، از خشکسالی، از دروغ در امان دارد. این را من از اهورامزدا و ایزدان خواستارم.»
کتیبه ایلامی: داریوش انگیزه ساخت تخت جمشید را در این کتیبه بدین صورت مشخص کرده است: «من داریوش شاه هستم، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای بسیار، پسر و شتاسپه، یک هخامنشی. چنان که بر بالای اینجا، این دژ ساخته آمد، پیش از آن در اینجا دژی ساخته نشده بود، به خواست اهورامزدا این ارگ را من ساختم. اهورا مزدا و دیگر ایزدان را خواست که این ارگ ساخته شود. پس من آنان را ساختم و من آن را ایمن و زیبا و به اندازه ساختم چنانکه می خواستم. و گوید داریوش شاه: چنان باد که اهورامزدا یا دیگر ایزدان مرا بپایند و نیز این ارگ را، و گذشته از این، هر آنچه در اینجا بر پای کرده شد، مباد آن که به چنگ بدخواه و بداندیش بیفتد.»
در قسمت بعد به یک چامه زیبایی درباره تخت جمشید می نویسم و سپس به معرفی محوطه تاریخی نقش رستم می پردازیم.