ایران عشق جاوید

ایران برای من یک منطقه جغرافیایی نیست ایران برای من زمزمه چکاچک شمشیر ابومسلم خراسانی و صفای حافظ و عشق مولوی است
ایران مرا بیاد شرف و غیرت میاندازد  تصور من از ایران و ایرانی سرود مهربانی و عشق است
هماره نامردان را تعدادی معدود دیده ام ولی دلاوران و سرفرازان عشق و دلداگی را کرور کرور
به عرش میرسم وقتی میخوانم که اریابرزن که بود کوروش کی بود سورنا و ...
از ته دل به ایرانی بودن خود افتخار میکنم وقتی نقشه امپراتوری پارس را میبینم و در دل حسرت میخورم که کجایند نامداران؟
برای من زبان فارسی  مثل پاره ای از عسل است افتخار میکنم که یک ایرانیم همه تلاش من سر سوزنی تلاش برای بازگردان ان عظمت به سرزمین پرافتخار پارس است
اگر هم موفق نشوم لااقل پیش وجدان خودم اسوده ام که من در زمانی که بسیاری راه کم خطرتر را برگزیدند ولی تن به ذلت ندادم
سرزمین من سرزمین فردوسی است  زمانی که به رو بدرگاه مقدس پروردگار چنین سرود
تو ای دادگستر جهان افرین
برازنده اسمان وزمین
برانگیز یک مرد ایران نژاد
توانا و برنا و دل پاکزاد
که با نیروی داد و مردانگی
به هوش و به فرهنگ و فرزانگی
کند زنده نام نیاکان ما
چو مینو کند خاک ایران ما
 من امروز ارزویم این است که سرزمین مقدس اذرمیدخت پر از بابک ها و اریابرزنها و پور سیناها رازی ها شود ایران به زنان و مردان اینچنینی امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد