تا کی
درود
در روز چهارشبه 26/5/1384 در تفسیر خبری شبکه 2 سیما در ساعت حول وحوش 10:45 به بعد مبحثی در رابطه با زمینه کاری دولت آینده در باب فرهنگ و هنر بحث به میان آمده بود یک نفر از حاضران میزگرد می گفت که ما چه ها کردیم و آخرشیم و تا کجا پیش رفتیم و نمی دانم جزو 10 کشور نخست دنیا است و از این حرفهای دهان پر کن ( ما قابلیت اول شدن را داریم) و دومی می گفت چنین نیست و مخالف نظر اولی بود بیان می کرد ما به طور مثال آمار بازدیدکنندگان از فیلمها در سال 1375 خورشیدی برای هر ایرانی ما 2/1 بار در سال به سینما می رفت و اکنون به این مقدار در 6 سال نزول کرده (آمار رفتن به سینما در دهه 50 را نگفت) که نشان دهنده ضعف ما در فیلم ساختن در دهه گذشته می باشد و بینندگان سینما کمتر و کمتر شده اند و فیلمهای این سالها مخاطبان و خانوادگان را فراری داده است دیگر مردم را راضی نگه نمی دارد و فراری داده است چرا به دلیلهای متعددی مردم ایران یک جامعه سنتگرا با مهر و محبت و دوست داشتنی خانواده محور دارای خصایص و ویژگیهای عمیق انسانی والا همیشه به یک جامعه ایده آل و مینه فاضله می اندیشید و دوست دارد در فیلمها حالا به صورت مجازی هم شده از مرام و دوستی و صمیمیت و دوست داشتن و عشق ورزیدن به همنوع قهرمانی همراه با پهلوانی در یک مملو از فردینها رستمها پلوانان و افراد جوانمرد و رادمنش باشند تا لذت بیشتری ببرد یا مسایل عاطفی و احساساتی ( نه عشق و عاشقی مسخره و مصنوعی در فیلمهای جدید مشهود و عیان است عشق و عاشقی مانند فرهاد و شیرین بسیار عالی است) یا اجتماعی خانوادگی و یا میهنی می باشد و یا درد دل مردم و حرف دل خودمان را بیان کند که مردم ایران خواهان آن هستند من به یاد دارم که حدود 10 یا 11 سال پیش که به دبدن فیلمی(نامش خاطرم نیست در زمینه جبهه و جنگ بود که احمد نجفی نقش سرهنگ ایران را دارا بود) که بیانگر جنگ ایران و عراق بود که حدود 5 نفر ایرانی برای عملیاتی به عراق می روند تا ماهواره های جاسوسی عراق را از بین ببرند و ... و این 5 نفر دستگیر سربازان عراقی می شوند و در آنجا یک درجه دار عراقی به احمد نجفی می گوید تو شبیه به آمریکایی ها هستی و انگار جاسوس باشی در پایان فیلم که ایرانیان موفق به انجام عملیات می شوند احمد نجفی با این رجه دار عراقی درگیر می شود و می گوید آمریکایی جد و آبادت است و او را به هلاکت می رساند تا به اینجا می رسد تمام افرادی که در سالن سینما بودن کف زدند و این سکانس را تشویق کردند همه ما به وجد آمده بودیم حس وطن دوستی ما را بیدار کرده بود مردم این فیلمهای مهیج را خیلی دوست دارند اکثر فیلمهای زمان جنگ را می رفتیم و میدیدم و مثال دیگری که می آورم می توان به فیلمهای کارگردان نامی ما علی حاتمی که به فرهنگ ما خدمات ارزنده و شایانی انجام داد چه آثار تاریخیش مانند هزار دستان که تهران قدیم را به تصویر کشید و یا آثار اجتماعی و خاوادگیش مانند مادر که بینندگان را به سینما می کشید و مثال دیگر من فیلم جدید مهمان مادر است واقعند زیبا و جالب و دوست داشتنی بود جایی که از مرام و معرفت انسانهایی که خود مشکل مالی داشتند و همیت را می رساند در حقیقت کیف کردم و از خیلی ها هم که پرسیدم آنها نیز این فیلم را تحسین می کردند چرا از این گونه اثرها کم تولید می شود با اینکه مخاطب زیادی دارد چرا دیگر کارگردانان همش دنبال منافع شخصی خود هستند نه فرهنگ سازی .فیلهایی که نسان با دیدنش به وجد می آید احساس غرور می کند آموزنده است و چیزی یاد می گیرد و اخلاق را به انسان گوشزد می کند همان گفته معرف اندیشه نیک گفتار نیک و کردار نیک را تداعی می کند حیف است به سینمای ایران و هنر ایران کم لطفی کنیم حیف است که سینمای ایران را به ابتذال بکشیم کاشکی اشتباهاتمان را به گردم می گرفتیم و نمی گفتیم من نبودم دستم بود تخسیر آستینم بود
در شب پنجشنبه یک مبحث دیگری در زمینه دانشگاهیان و فارغ التحصیلان و بهره وری نظام آموزشی کسی داشت با تلفن با مجری صحبت می کرد و می گفت که ما چنین و چنان کردیم ما با قله موفقیت رسیدیم پا را از استاندارد جهانی فراتر گذاشتیم دانشگاهیان ما پس از گرفتن مدرک از نظر علمی و عملی در سطح بالایی قرار دارند به محض بیرون رفتن از دانشگاه دانش را به عمل تبدیل می کنند ما شکی در دانش و استعداد ایرانیان نداریم ولی درست گفته بود به محض بیرون آمدن از دانشگاه می توانند کاری را مطابق با درسی که خوانده اند انجام دهند اصلا اون درسهایی که می خوانند بدرد بازار کار می خورد و یا اصلا می توانند کاری را گیر بیاورند نمی دان واقعن طرف خودش را به اون راه زده یا ما را خل و چل فرض کرده ما تواین اجتماع زندگی می کنیم و با فارغ التحصیلان دانشگاه در ارتباطیم و میبینیم اون چیزی را که باید ببینیم اصلن دانشگاهیان می توانند یک نامه معمولی بنویسند چه برسد فعالیت علمی و عملی تحصل کرده ی ما باید اول تجربه کسب بکند بعد تازه بهش می شه گفت مهندس یکمی واقع بین باشیم و آن چیزی که هست به مردم بگوییم و از مسیولیتمان شانه خالی نکنیم ما با این امکانات و این هوش استعداد ایرانیان باید سرآمد کشورهای دیگر باشیم اما ...
آنقدر ملت را گول نزنیم نقصها را بشناسیم و در جهت رفع و بهبود آن گام بر داریم برای فرار از مسیولیت و به خود امید دادن واهی الکی خودمان را خوش نکنیم تا کی به این روند ادامه دهیم من همیشه جمله معروف و ارزنده زیر را زمزمه می کنم
آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
تا کی ...